توضیحات
بازی Jusant جدیدترین اثر دونتناد نهتنها یکی از آرامش بخشترین تجربههای سال را ارائه میکند، بلکه خاصترین اثر سال هم میتواند لقب بگیرد.
استودیو دونتناد با اینکه بیشتر برای ساخت بازی Life is Strange و بازیهای روایی مثل Tell Me Why شناخته میشود، اما در سالهای اخیر تصمیم گرفته است تا روی آثار متفاوتتری هم مثل بازی Vampyr سرمایهگذاری کند. درکنار توسعه پروژههای اصلی، دونتناد در حال کار روی پروژههای کوچکتر و جمعوجورتری هم است که بازی Jusant یکی از همین دسته بازیهای استودیو دوست داشتنی فرانسوی است که مدتی پیش عرضه شد و در اختیار گیمرها قرار گرفت.
بازی یوسانت یک اثر معمایی و پلتفرمر است که بازیکن در بازی کنترل یک شخصیت تنها را بر عهده دارد که تنها همراه او یک موجود بامزه آبی رنگ است و در طول آن باید از برجهای متروکه تا کوهستان بالا بروند تا راه خود را پیدا کنند. در نگاه اول با یک بازی کوهنوردی طرف هستیم که ظاهرا چالشی هم قرار نیست برای بازیکن داشته باشد، اما در همان ابتدا بازی نشان میدهد که این موضوع خیلی هم درست نیست و بهخوبی میتواند گیمر را غافلگیر کند.
گیمپلی بازی Jusant بدین صورت است که بازیکن باید با بالا رفتن از برجها یا صخرهها راه خودش را پیدا کند و سازندگان برای اینکه بتوانند تجربه نزدیکتری به این موضوع را ارائه کنند، از دو دکمه بهعنوان دست چپ و راست استفاده کردهاند. این موضوع شاید در نگاه اول بهنظر برسد که باعث گیج شدن بازیکن میشود، اما خیلی سریع به سیستم آن عادت میکند و این چالش کوچک یک نکته جالب توجه در بازی است. بازی بهطور کلی سخت نیست و چالشی که نتوان از آن عبور کرد هم در بازی وجود ندارد.
بااینحال با اینکه بازی ظاهری ساده دارد، اما گیمپلی بازی نهتنها در طول روند بازی قرار نیست تکراری یا خسته کننده شود، بلکه در طول بازی شاهد اضافه شدن مکانیزمهای جدید و متفاوتی هم هستیم. بهصورت کلی بازیکن پس از بالا رفتن از یک صخره یا برج میتواند میخچههایی به دیوار بزند که باعث شود تا اگر سقوط کنید، لازم نباشد دوباره همه راه را بازگردید. البته این موضوع بدون محدودیت هم نیست و بازیکن در هر زمان بالا رفتن فقط ۴ میخچه دارد.
درکنار آن بازیکن باید نفس شخصیت را در طول بالا رفتن هم مدیریت کند. اگر بدون استراحت بخواهید از یک ارتفاع بلند بالا بروید، با مشکل تنفس بر خواهید خورد. شاید بازی کاملا جلوی شما را از بالا رفتن نگیرد، اما باعث میشود نتوانید پرشهای خیلی بلندی انجام دهید و خیلی سریع مجبور شوید استراحت کنید یا حتی به نقطهای بازگردید که تمام نفس شخصیت بازگردد. اما هرچقدر در بازی جلوتر میرویم با موانع بیشتری هم مواجع خواهیم شد.
علاوهبر اینکه با ورود به بیومهای جدید شاهد یک محیط متفاوت هستیم که در آن قابلیتهای جدیدی به بازیکن داده میشود، اما همزمان با چالشهای جدیدی هم مواجه خواهیم شد. پس از اینکه بهطور کلی با گیمپلی بازی در دو مرحله اول بازی آشنا شدیم، حالا وارد یک محیط بیابانی میشویم که درکنار اضافه شدن قابلیتهای جدید برای رسیدن به مقصد، با مشکل جدیدی بهنام گرما مواجه خواهیم شد. همزمان با اینکه شما باید دوباره مسیر خود را بالا بروید، زمانیکه دربرابر نور مستقیم آفتاب قرار بگیرید باید مدیریت بیشتری در تنفس شخصیت خود کنید.
نور آفتاب و گرما شدید محیط باعث میشود تا تنفس شخصیت سریعتر کاهش پیدا کند و به همین منظور درکنار مدیریت نیاز به سرعت عمل بیشتری هم دارید. حتی نور آفتاب باعث از بین رفتن مسیرهایی میشوید که ازطریق موجود بامزه همراه خود ایجاد میکنید. شاید در ابتدا صرفا تصور کنیم این موجود بامزه صرفا برای جذب گیمرها است، اما خود این شخصیت بخش مهمی از گیمپلی بازی را تشکیل میدهد. بهطور خلاصه او باعث رشد گیاهان میشود تا بتوانید از مسیر خود عبور کنید یا اینکه میتواند موجوداتی را کنترل یا حتی متوقف کند.
این موضوع باعث ایجاد تنوع شده است و همچنین درکنار چالشهایی مثل نور آفتاب یا در ادامه وزش باد باعث میشود تا بازیکن سرعت عمل بیشتری هم به خرج دهد و کمی به چالش کشیده شود. در هر حال بازی گیمپلی سخت و دشواری ندارد، اما همین چالشهای کوچک باعث شده است تا بازیکن در طول روند بازی با یکنواختی بیش از حد مواجه نشود. باتوجهبه سبک بازی این موضوع اهمیت زیادی دارد تا گیمر تا پایان بازی را ادامه دهد.
با اینکه در ابتدا بهنظر میرسد بازی Jusant قرار نیست گیمپلی خیلی عجیب و خاصی داشته باشد، اما دونتناد توانسته در طول مراحل مختلف گیمپلی متنوع با چند چالش در مسیر بازیکن قرار دهد و عملا تازگی بازی حفظ شود و شاهد تکرار در روند بازی نباشیم. گیمپلی در عین سادگی چالش قابل قبولی دارد و بسیار سرگرم کننده است و به بازیکن عملا این احساس داده میشود که واقعا در حال بالا رفتن از یک مکان است.
از نکات جالب توجه دیگر گیمپلی وجود راههای مختلف برای رسیدن به یک مکان خاص است. با جلوتر رفتن در مراحل بازی و داده شدن قابلیتهای بیشتر به بازیکن، گیمر میتواند از روشهای مختلفی به مکان مدنظر برود. درواقع سازندگان این امکان را به بازیکن دادهاند که در بخشهای خاصی از بازی از مسیر دلخواه و براساس توانایی خود جلو برویم و به مکانی که میخواهیم برسیم. با اینکه در همه مکانها چنین چیزی وجود ندارد، اما همین تنوع کم باعث میشود تا مسیر سخت را انتخاب کنیم و خود را به چالش بکشیم و بیشتر از تجربه بازی لذت ببریم.
بازی Jusant همچنین دارای تنوع محیطی خوب و قابل قبولی است. در مجموع ۵ محیط متفاوت را در بازی شاهد هستیم که از نظر طراحی و ظاهر هر یک با دیگری تفاوت دارند. هر محیط چالش منحصربهفرد خود را دارد و بازیکن در هر محیط باید با موانع و مشکلات جدیدی مواجه شود که جلوتر هم به آن اشاره کردم. در مجموع تنوع محیطهای باتوجهبه زمان بازی قابل قبول است و با اینه هسته اصلی گیمپلی تا انتها یکسان است، اما عبور از هر محیط مانند محیط قبلی نیست و بازیکن با چالشهای متفاوتی مواجه خواهد شد.
درکنار آن شاهد گرافیک هنری جذاب بازی هستیم. بازی در مجموع مثل یک اثر هنری و تابلو نقاشی است که میتوانیم ساعتها به تماشا محیطهای جذاب و تماشایی بازی بپردازیم. سازندگان بازی بهخوبی از پتانسیلهای آنریل انجین 5 استفاده کردهاند و با اینکه در مجموع با یک بازی جمع و جور طرف هستیم، اما باز هم به این معنا نیست که آنها در ارائه یک گرافیک هنری جذاب کمکاری کنند. موسیقی بازی هم درکنار آن به مکمل ارائه یک تجربه آرامش بخش و جذاب تبدیل شده است.
موسیقی بازی بهخصوص در زمان پخش کات سینها جذابیت صحنهها را دو چندان کردهاند، اما آیا بازی داستانی هم دارد؟ هدف بازی چیست؟ با اینکه در طول بازی شاهد رد و بدل شدن دیالوگی نیستیم و همچنین روایتی هم بهطور کلی بهجز کات سینهایی که ممکن است بیشتر باعث ایجاد سؤال در مورد داستان و هدف بازی شود، دیده نمیشود، اما بازی واقعا دارای یک داستان پنهان است. بازی داستان خودش را به شکل نامهها و دست نوشتههایی که در محیطهای اطراف بازی وجود دارد، قرار داده است.
براساس دست نوشتهها متوجه میشویم که داستان بازی درواقع در دنیایی رخ میدهد که زمین از حرکت ایستاده و حالا خورشید تنها به یک سمت میتابد و باعث شده است تا دریاها خشک شوند و کم کم شاهد بحران آب در دنیای بازی باشیم. همچنین مردمانی در داخل برجهایی زندگی میکردند که اکنون بهخاطر خشک شدن دریاها مجبور به ترک خانه خود شدهاند و به همین دلیل دنیای بازی خالی از سکنه شده است و صرفا چند دست نوشته یا نامه باقیمانده است.
درکنار آن نامههای بیانکا هم دیده میشود که او درواقع بهنظر میرسد که آخرین نفری است که در دنیای بازی باقیمانده بود و درنهایت هم درگذشته است. اما هدف بازیکن فرستادن موجود آبی رنگ بامزه همراه خود بههمراه موجوداتی شبیه وال است که در پایان ظاهرا قرار است باعث پایان این داستان شوند و دوباره شاهد جاری شدن آب در دنیای بازی شویم. ممکن است در طول بازی هم متوجه شده باشید، اما بازی به نحوی توانسته با استفاده از این روایت جالب ارجاعی به مشکلات آب در جهان و گرمایش زمین داشته باشد و با اینکه روایتی معمول ندارد، ولی به شکلی قابلتوجه این کار را انجام داده است.
بازی Jusant با ارائه یک گیمپلی متنوع و جذاب و ارائه مکانیزمها و چالشهای جدید و متفاوت در هر مرحله توانسته است تجربه لذت بخش، آرامش بخش و متفاوتی را به گیمر ارائه کند. بازی با اینکه در ظاهر اثری ساده است، اما در عمل توانسته چالش قابل قبولی را در اختیار بازیکن قرار دهد و درکنار تنوع خوب محیطی، هر محیط جدید چالش منحصربهفرد خودش را دارد تا بازیکن در هر مرحله به شکلی متفاوت به چالش کشیده شود. همچنین بازی دارای گرافیک هنری و موسیقی جذاب و دلنشینی است، اما برخی از باگها و افت فریم در برخی از مناطق میتواند به تجربه بازی کمی لطمه بزند.
بررسی بازی روی ایکس باکس سری ایکس انجام شده است.
بازی Jusant یکی از بهترین تجربههای ماجراجویی است که داشتهام. کیفیت گرافیک و داستان بسیار جذاب و گیرا است. پشتیبانی سایت نکست کراس بسیار حرفهای و پاسخگو است. هر سوالی که داشتم به سرعت جواب داده شد.